۱۳۹۱ آذر ۱۴, سه‌شنبه

میخواهم قبل از مردنم یک بار بمیرم!

چه قدر گنده اخه چه قدر بده که اخر همچین روزی بیای و یکی از بهترین خبرهای این سالها رو بگیری..اخر این شبی که باید به یه جاییت برسه که تموم کنی..بیای و امید بگیری...
نمیدونم بگم خوشحالم که نسرین ستوده تمومش کرد ..بگم چی؟..میشه هم هیچی نگفت ..اما گریه ام گرفت ...اااخ..!

از من میپرسی کجا میریم؟من از کجا بدونم؟!من هیچی نمیدونم!هیچی نمیدونم!من دارم فرو میرم تو لجن..تا انتها فرو میرم!می فهمم اینو..حس ام به خودم مث حس پولی ایه که میدونی داری باهاش بنجل میخری و حرومش میکنی..اما این کار و میکنی تا تهش و حروم میککنی..حتی اون وسط که هوشت اومده سر جاشو و میفهمی داری چه گهی میخوری بازم حرومش میکنی..چون حرصت گرفته!
میدونی قسمت دردناک ترش کجاست؟..این که همه ی این حال و افسردگی من به خاطر این فصل لعنتی و هوای گه تهران و پریود شدنه!ااخ چه قدر احمقانه تره همه چی وقتی فقط هورموناته که جابه جا میشه!

هر کی بالاخره یه راهی پیدا میکنه که حالش بهتر بشه،بالاخره هر کسی یه سوپاپی به خودش میبند،به ما یه چینی اش رو هم بدین راضی ایم به خدا.یکی باید بیاد بندم بزنه..نازم رو بخره..نوازشم کنه..!
میخوام یه بار قبل مردنم بمیرم ببینم عس العمل آدما چیه؟کی گریه میکنه،کی به هیچ جاش نیست،ننه بابام چه میکنن،کجا خاکم میکنن،میخوام ببینم چی میشه آخر این دنیا بدون من!
خیابونا،مردم..این زبون لعنتی فارسی...دیگه نمیتونم حتی غر بزنم،دیگه نمیتونم زندگی کنم،میپزسی چمه؟!مریض شده م!
زندگی کردن همیشه واسم سخت بوده!کارای سخت رو بذار واسه آدم های حسابی!

ما که به گا..این جوونا که میخوان زندگی کنن خونواده تشکیل بدن آینده ی این مملکت رو بسازن چی؟!اونام گور باباشون؟!
میدونی مشکل از منه؟..مگه بقیه زندگی نمیکنن؟..دارن میکنن که!پس تو یه مرگیته توله سگ.پاشو خودتو جم کن لش بازی در نیار!

نمیدونم هر روز تو این هوای تهران چی میریزن!یه بنگی چیزی میریزن که اینقدر همه ی مردم چت شدن و خفه خون گرفتن!وگرنه مگه میشه آخه؟!..معلوم نیست این 2 روز چی تو هوا با چی قاطی شده بود که مجبور شدن تعطیل کنن..تاثیراتش روی من که از کهیر داخل ریه تا اقدام به خودکشی بود!

میخوام ببینم وقتی مردم،واسم چه جوری مجلس ختم میگیرن،چه جوری ازم حرف میزنن!احتمالا فقط میگن حیفش شد،جوون خوبی بود،با نشاط..پر انرژی...این آخری هام یه کم روحیشو از دست داده بود!

۲ نظر:

  1. بیا یه طور دیگه به ماجرا نگاه کن...
    مثل ققنوس...

    پاسخحذف
  2. عوام مردم ما به بدترین سطح ذلت یعنی منظلم بودن رسیدن، از بعضی زوایا که نگاه کرد "شاید" بشه بهشون حق داد...


    همش درست میشه...

    روزت مبارک

    پاسخحذف